ناروتوپدیا
ناروتوپدیا
هاکو

اولین حضور
مانگا فصل ۱۵
آنیمه ناروتو قسمت ۹
بازی ناروتو: نبرد نینجا
دوبلورها
انگلیسی سوسان دالیان
مونا مارشال (بچگی)
ژاپنی مایومی‌ آسانو
مشخصات
تاریخ تولد ۹ ژانویه
جنسیت مذکر
وضعیت مرحوم
سن بخش اول: ۱۵
قد (سانتی‌متر) بخش اول: ۱۵۵.۹ سانتی‌متر
وزن (کیلوگرم) بخش اول: ۴۲.۳ کیلوگرم
طبقه بندی نینجای مزدور
اصل و نسب کیریگاکوره
قبیله قبیله یوکی
رتبه
اطلاعات تکمیلی
خانواده:
پدر هاکو (پدر)
مادر هاکو (مادر)
نوع طبیعت چاکرا
آزادسازی یخ
آزادسازی باد
آزادسازی آب
جوتسو
برخی-نیزه های یخی کشنده (فقط در آنیمه)
آینه های کریستالی یخی شیطانی
آزادسازی یخ: گنبد سنگی یخی نیستی باشکوه
کشتار خاموش
هزار سوزن پرنده آبی مرگبار

هاکو (白، هاکو) یک یتیم از سرزمین آب، و یکی از نسل های قبیله یوکی بود. او بعدها پس از اینکه با زابوزا آشنا و با او همکار شد به یک شینوبی تبدیل شد، در آخر به یک نینجای مزدور تبدیل شد.

سرگذشت[]

هاکو در دهکده ای در نزدیکی سرزمین آب به دنیا آمد. سرزمینی که مردمانش از جنگی که به تازگی در آن ایجاد شده بود رنج می بردند. در این جنگ، گروه های مختلف با استفاده از نینجاها با یکدیگر مبارزه کردند بعضی از آنان دارای ککی گنکای بودند که از نسل های پیش به آنان به ارث رسیده بود. بعد از اتمام جنگ، خاطرات آن جنگ مهیب هنوز در ذهن مردمان آن سرزمین وجود داشت. افرادی که دارای ککی گنکای بودند مایه ی وحشت و نفرت دیگر مردمان سرزمین بودند زیرا آن ها می پنداشتند که وجود این افراد تنها باعث به وجود آمدن جنگ های بیشتر خواهد شد.

پدر و مادر هاکو کشاورزانی ساده بودند که زندگی مسالمت آمیزی را می گذراندند. آن ها یکدیگر را دوست داشتند و با کودک خود نیز با مهربانی رفتار می کردند. مادر هاکو دارای یک ککی گنکای: آزادسازی یخ بود و به امید این که عشق و آرامشی که در زندگی آن ها وجود داشت پایدار بماند، این حقیقت را از شوهر خود پنهان کرده بود. روزی هنگامی که هاکو سرگرم بازی با آب بود توانایی کنترل آب را کشف کرد و از این کار بسیار شگفت زده شد و با غرور آن را به مادرش نشان داد اما مادرش با دیدن این صحنه شوکه شد و هاکو را برای نشان دادن توانایی اش با عصبانیت سرزنش کرد. بعد از اینکه یک سیلی به هاکو زد و او را دعوا کرد، ناگهان از کار خود شرمنده شد و او را در آغوش گرفت و از او عذرخواهی کرد. پدر هاکو هم این صحنه را دید و هنگامی که متوجه شد زن و فرزندش دارای یک ککی گنکای هستند، عصر همان روز تعدادی از افراد دهکده را با خود همراه ساخت و زنش را کشت. او می خواست هاکو را هم بکشد اما قبل از آن هاکو به صورت غیر عمدی با استفاده از آزادسازی یخ و ایجاد نیزه های یخی او و همراهانش را کشت.

هاکو که دیگر یتیم شده بود، مجبور بود در خیابان های سرد بخوابد و سطل های زباله را به امید پیدا کردن تکه ای غذا جست و جو کند و حتی گاهی اوقات مجبور می شد با سگ های ولگرد که مانند او از تکه غذا‌های موجود در زباله ها تغذیه می کردند بجنگد. مدتی بعد هاکو با زابوزا موموچی، آشنا شد. زابوزا از او خواست تا به عنوان یک «سلاح» برای او باشد. هاکو با میل این پیشنهاد را پذیرفت. زابوزا از آن پس شروع به آموزش هاکو کرد و تمامی تکنیک های جنگی را که می دانست به او آموخت.

شخصیت[]

هاکو فردی مهربان، فروتن و یک شینوبی مشتاق بود و معتقد بود زمانی یک فرد به طرز واقعی قدرتمند می شود که بخواهد از شخص مهمی حفاظت کند. علی رغم توانایی شگفت انگیزش، هاکو از این که افراد را بکشد متنفر بود و هنگامی که برایش ممکن بود از کشتن دیگران اجتناب می کرد. زمانی که مجبور بود با حریفی مبارزه کند، سعی می کرد تا از ایجاد آسیب های شدید به او جلوگیری کند و حتی او را در حالتی نزدیک به مرگ قرار می داد تا از ادامه ی جنگ ناتوان شود.

ظاهر[]

هاکو خود به ناروتو می گوید که پسر است اما این درحالی است که صورتی دخترانه دارد و ناروتو نیز با تعجب فریاد می زند: «او از ساکورا خوشگل تر است.» در بعضی مواقع او لباس هایی را می پوشید که به او ظاهری مردانه می داد و در مواقع دیگر لباس هایی که به او ظاهری زنانه می بخشید.